-
حکایت بچه های بالا و پایین شهر
شنبه 12 شهریور 1390 18:12
من هم سن و سال پسر تو هستم، تو هم سن و سال پدر من هستی.. پسر تو درس می خواند و کار نمی کند، من کار می کنم و درس نمی خوانم.. پدر من نه کار دارد، نه خانه، تو هم کاری داری هم خانه، هم کارخانه؛ من در کارخانه ی تو کار می کنم.. و در اینجا همه چیز عادلانه تقسیم شده است: سود آن برای تو، دود آن برای من.. من کار می کنم، تو...
-
عیدتون مبارک
چهارشنبه 9 شهریور 1390 00:02
سلامتی دختر بچه ی فقیری که وقتی قدش به شیشه پرادو نرسید لاستیکاش و پاک کرد.. عیدتون مبارک..
-
بفروش تنت را..
سهشنبه 8 شهریور 1390 18:13
بفروش! تنت را را حراج کن... من در دیارم کسانی را دیده ام که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن میفروشی نه از دین ..!
-
ز مثل زندگی!
سهشنبه 8 شهریور 1390 18:02
تاریخ را که ورق میزنیم، بوی حماقت و جهالت از صفحات رنگپریده برمیخیزد.. بوی تعصبات بیمنطق و تفکرات بیارزش... گاهی باعث تهوع میشو ... در طول قرون و اعصار متمادی به این مخلوقِ محروم و مهجور و محجوب ، ظلم روا میداشته شده و لاشک فیه ! از آن زمان که خداوند روح متعالی خویش را در کالبد خشک انسان دمید تا عصر حاضر تبعیض...
-
فتوای حاجی!
یکشنبه 6 شهریور 1390 10:00
چه فکر کردهاید؟ بنشینیم جوشن کبیر بخوانیم و بعدش هم زه آب دیدگان بگشاییم و دلمان خوش باشد که رستگار میشویم؟! خیر، از این خبرها نیست عزیزان من! ثواب اکبر... بشتابید بسوی ثواب اکبر! بعد از این که دعای حاج سعید حدادیان مقبول درگاه حق واقع نشد، حضرت حاج منصور ارضی حکم جهاد صادر فرمودهاند و وای بر من و تو که هنوز...
-
بابا کار ندارد...
شنبه 5 شهریور 1390 16:56
سر سطر بنویسید: پسران کراک و تریاک دختران شیشه و هرزه گی مادران دق مرگی پدران سگ دو برای نان. بنویسید: بابا نای نان دادن ندارد.. بابا کار ندارد.. بنویسید: بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد.. تلاش بی ثمر.. آن مرد با الگانس آمد.. آن مرد باتوم دارد.. باتوم درد دارد.. درد من برای آن مرد حال دارد! ببخشید بنویسید: درد من...
-
ما ایرانی ها...
سهشنبه 25 مرداد 1390 19:07
ژاپنی ها میگن : ما میتونیم ، مگر اینکه بلایی نازل بشه !!! ما ( ایرانی ها ) میگیم : ... ما نمی تونیم ! مگر اینکه فرجی بشه !!
-
خداحافظ..
پنجشنبه 20 مرداد 1390 17:20
خداحافظ همین حالا همین حالا که من تنهام خداحافظ به شرطی که بفهمی تر شده چشمام خداحافظ کمی غمگین بیاد اون همه تردید بیاد آسمونی که منو از چشم تو میدید اگه گفتم خداحافظ نه اینکه رفتنت ساده س نه اینکه میشه باور کرد دوباره آخر جادس خداحافظ واسه اینکه نبندی دل به رویاهام بدونی بی تو و با تو همینه اسم این دنیا خداحافظ ......
-
ایران من..
دوشنبه 10 مرداد 1390 09:24
اینجا گرگها هم افسردگی مفرط گرفته اند. دیگر گوسفند نمیدرند به نی چوپان دل می سپارند و گریه می کنند!
-
علم بهتر است یا سروط!
سهشنبه 4 مرداد 1390 10:20
کودکی که می داند گریه های مادرش.. تن فروشی های خواهرش.. دست های پینه بسته پدرش.. و گرسنگی خودش.. همه از بی پولیست چگونه در مدرسه بنویسد که علم بهتر است یا ثروت ؟
-
ایستادگی...
دوشنبه 3 مرداد 1390 08:48
مترسک آنقدر دست هایت را باز نگه ندار کسی تو را در آغوش نمی گیرد... ایستادگی همیشه تنهایی دارد...
-
آزادی..
سهشنبه 14 تیر 1390 12:43
میزنم تهمت و بهتان و چو گویند مزن / بکشم جیغ و زنم داد که آزادی نیست!
-
زندگی (شکسپیر)
دوشنبه 13 تیر 1390 12:11
من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم انتظارات همیشه صدمه زننده هستند.. زندگی کوتاه است.. پس به زندگی ات، عشق بورز.. خوشحال باش و لبخند بزن.. فقط برای خودت زندگی کن قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن قبل از اینکه بنویسی » فکر کن قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش و قبل از تنفر »...
-
ایران...
جمعه 10 تیر 1390 17:49
ایران به روایت شعر: اتل متل توتوله ایران خانم چجوره؟ هم غم داره هم غصه نفت شو خوردن درسته گازشو بردن هندستون آشغال چینی بستون! همه چی شده واردات گور پدر صادرات هاچین و واچین تولیدو برچی!
-
...؟
جمعه 10 تیر 1390 00:01
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت: ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد....
-
ما بدهکاریم
پنجشنبه 19 خرداد 1390 14:51
ما بدهکاریم به یکدیگر و به تمام "دوستت دارم" های ناگفته ای که پشت دیوار غرورمان ماندند و ما آنها را بلعیدیم تا نشان دهیم منطقی هستیم ...
-
...
پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390 14:44
حریم عاشقان بشکست و دل بشکست و جام باده هم بشکست، خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنه بشکن، من نمیشکنم بشکن.....!
-
موضوع انشا: میکروفن و ...
پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390 14:29
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ناهار آب گوشت داریم، مامانی با گوشکوب در حال کوبیدن نخود و لوبیا است، موضوع انشا رو به مامانی می گویم مامانی گوشکوب را نشانم می دهد و می گوید: کاربرد تریبون به مانند گوشکوب است با هر دو می توان له کرد، با گوشکوب نخود و لوبیا را و با میکروفون و...
-
بارالها...
سهشنبه 6 اردیبهشت 1390 15:20
بارالها برای همسایه ای که نان مرا ربود نان، برای دوستی که قلب مرا شکست مهربانی، برای آنکه روح مرا آزرد بخشایش و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق طلب می کنم!! . . .
-
عیدتون مبارک
پنجشنبه 25 فروردین 1390 09:09
یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر الیل و النهار یا محول الحول والاحوال حوّل حالنا الی احسن الحال عیدتون مبارکـــــــــ
-
سیب ...
شنبه 30 بهمن 1389 08:48
حمید مصدق خرداد 1343" تو به من خندیدی و نمی دانستی من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید غضب آلود به من کرد نگاه سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک و تو رفتی و هنوز، سالهاست که در گوش من آرام آرام خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم و من اندیشه کنان غرق در این...
-
طرح چشمان قشنگت
دوشنبه 4 بهمن 1389 11:36
طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته شعر می گویم به یادت در قفس غمگین و خسته من چه تنها و غریبم بی تو در دریای هستی ساحلم شو غرق گشتم بی تو در شب های مستی
-
سروها سر خم نمیکنند ...
دوشنبه 20 دی 1389 15:11
شاهپور غلامرضا پشت شاه ایستاده. سران کشوری و لشکری و امرای ارتش هم دور تا دور ایستاده اند. تختی در مقابل دیدگاه شاه، بازوبند پهلوانی کشتی ایران را کسب کرده. اکنون باید سرش را خم کند تا شاه، مدال را دور گردنش بیاندازد. اما این کار را نکرد! شاه به روی خودش نیاورد و دست هایش را بالاتر برد و مدال را به شاخ سروی آویخت که...
-
چهل!!
شنبه 18 دی 1389 09:34
گفتند: چهل شب حیاط خانهات را آب و جارو کن شب چهلمین، خضر خواهد آمد سال ها خانهام را رُفتم و روییدم و خضر نیامد. زیرا فراموش کرده بودم حیاط خلوت دلم را جارو کنم. ================== گفتند: چلهنشینی کن. چهل شب خودت باش و خدا و خلوت. شب چهلمین بر بام آسمان برخواهی رفت و من چهل سال از چله...
-
سه شمع!
پنجشنبه 16 دی 1389 12:03
سه شمع روشن می کنم: ۱. به امید بودنت ۲. به امید دیدنت ۳. به مید بوسیدنت حالا هر سه شمع رو خاموش می کنم به امید همیشه موندنت! --------- ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم، غصه معنایی ندارد تا تو می خندی برایم...
-
نظر سنجی
چهارشنبه 15 دی 1389 14:49
سلام اگر میتونستید از هرکسی یه صفت برای خودتون بردارید از من چی برمیداشتید!؟ می تونید از قسمت نظرات همین مطلب استفاده کنید و هرچی دوست داشته باشید بنویسید! با تشکر
-
فایل اتوکد استاد جاوید
چهارشنبه 15 دی 1389 14:36
سلام دوستان هم کلاسی می تونند فایل نقشه کشی استاد جاوید رو از لینک زیر دانلود کنید. با تشکر جهت دانلود فایل اینجا کلیک کنید
-
سال نو میلادی مبارک ...
چهارشنبه 15 دی 1389 14:28
-
یادگاری ...
سهشنبه 14 دی 1389 13:54
مرا خود با تو چیزی در میان هست، وگرنه روی زیبا در جهان هست؛ وجودی دارم از مهرت گدازان، وجودم رفت و مهرت همچنان هست...
-
حسین (ع) هنوز مظلوم است!
یکشنبه 12 دی 1389 09:06
حسین (ع) هنوز مظلوم است چون وقتی محرم میآید... ستار گ.. صاحب بزرگترین بنگاه ملک و ماشین شهر، یکماه تکیه راه میاندازد و خودش در روز تاسوعا سر مردم گل میمالد و ۱۱ ماه هم سرشان شیره! حسین (ع) هنوز مظلوم است چون وقتی محرم میآید... قدرت سامورایی! شب ها در تکیه لخت میشود و میانداری میکند و روزها مردم را لخت میکند و...