تارنگار غلامعلی غلامیان

من آن کسم که می خواهد همه چیز را دگرگون کند

تارنگار غلامعلی غلامیان

من آن کسم که می خواهد همه چیز را دگرگون کند

ز مثل زندگی!

تاریخ را که ورق می‌زنیم، بوی حماقت و جهالت از صفحات رنگ‌پریده برمی‌خیزد..

بوی تعصبات بی‌منطق و تفکرات بی‌ارزش... گاهی باعث تهوع می‌شو...

در طول قرون و اعصار متمادی به این مخلوقِ محروم و مهجور و محجوب ، ظلم روا می‌داشته شده و لاشک فیه ! از آن زمان که خداوند روح متعالی خویش را در کالبد خشک انسان دمید تا عصر حاضر تبعیض در پوست و گوشت و ایضا استخوان جامعه محسوس است !

خوانده شده در عمق جنگل‌های آمازون قبایلی می‌زیستند که اعتقادی به زن نداشته‌اند! و چون بـرده از این مخلوق بهره می‌بردند و در یک تشبیه ساده می‌توان گفت مردها مثل گاو بودند و زنها همانند الاغ ! مردهاشان امر خطیر بخور و بخواب را انجام می‌داده و زنها امیر غیرخطیر دیگری ! و گفته شده دادگاه‌های ژاپن برای کیفر دادن زنان جنایتکار و خاطی، آنها را برهنه در میدان‌های عمومی به معرض تماشای مردم می گذاشته، وادار شان می‌کرد که مانند چهار پایان راه بروند !

زن موجودی تــو سری‌خور و بدبختی بوده ! این را من نمی‌گویم ، مستندات تاریخی بیان می‌کند !

افسانه‌ای در هندوستان قدیم وجود داشت که می‌گفت : "در آغاز هنگامی که "تواش تری" (صنعت‌گر الهی) ، به آفرینش زن پرداخت، متوجه شد که همه‌ی مواد را صرف کرده و دیگر از عناصر صلب در اختیارش نمانده است و چون به این بن بست رسید، زن را از قطعات متفرقه و باز مانده‌های عالم خلق نمود" ! این دیدگاه هند قدیم در مورد زن می‌باشد، هندوها مطابق یک چنین اندیشه‌ی با زن رفتار می‌کردند. به نظر آنها زن یعنی موجود اضافی و زاید در نظام خلقت ! فقط می‌توانستند امیدوار باشند که شوهر فلک‌زده قبل از خودشان کپه‌ی مرگ را نگذارد وگرنه آنها را هم با او داخل گودال آتش می‌انداختند و ... هوالباقی !

در روم، مرد حاکم مطلق و بی چون و چرای زن و خانواده خویش بود، مرد اختیار مرگ و زندگی زن خود را در دست داشت. بدین معنا که اگر زن مرتکب جنایتی می‌شد، شوهرش می‌توانست او ر ا اعدام کند. "کاتن" یکی از رومیان قدیم می‌گوید: "شوهر بر زن خود حاکم است و اختیارش را حدی نیست . هر چه بخواهد می‌تواند ! اگر از زن خطای سر بزند او را جزا می‌ دهد؛ اگر شراب بیاشامد محکومش می‌کند، و اگر بی ناموسی کند او را می‌کشد" ! ... خدایا سپاس که ما زن رومی نشدیم ! نه ، خدایا سپاس که ما کلا زن نشدیم !!

در جامعه آتن پدر خانواده اختیاردار مطلق بود . پدر حق داشت که فرزندان ضعیف خود را بکشد، و در این بین دختران را بیش از پسران می‌کشتند ! در آن زمان این نوع از اطفال را در ظرف سفالین می‌گذاشت و در نزدیک معبد یا در سر راه که مردم زیاد عبور می‌کردند، رها می‌کرد، بدین منظور هر کسی که می‌خواست، می‌توانست آن طفل را ببرد و در غیر آن، طفل از گرسنگی می‌مرد یا خوراک حیوانات درنده می‌شد ! ... خدایا یک عدد سپاس دیگر بخاطر اینکه پدرمان آتنی نیست !!

از عصر جاهلیت عرب هم که دیگر معرف حضور مبارکتان هست ، نیاز به توضیح نیست ! بنده خداها الانم در شرایط  نامساعد به سر می‌برند ، رانندگی برایشان جیز است !

در ایران باستان هم شرایط خوب نبوده ! امیدورم رگ غیرتتان طغیان نکند ، این حقیقتی‌یست ! نه آب و خاک دست‌خوش تغییرات بوده و نه انسان‌های درون آن ! گمان نمی‌برم که طبع و سرشت هم شاهد دگرگونی چندانی بوده !

از ارزش‌های انسانی فاصله گرفته‌ایم ... سراسر این کره‌ی خاکی را عرض می‌کنم ! از قاره‌ی استوار آمریکا تا ماتحت کهن‌قاره‌ی آسیا هنوز هم زن آنجور که باید مورد خطاب قرار نمی‌گیرد . حقوق زنان و یا حقوق عام‌تر بشر ، فقط یک شعار است ! درست است دیگر در ژاپن هیچ زنی را وادار نمی‌کنند با تنی عریان مانند چهارپایان راه برود ولی تن عریانشان در مصارف دیگر که بکار می‌رود یا در دیگر نقاط دنیا ، فرقی نمی‌کند . ایران هم حکایت خاص خودش را دارد ...


منبع: foshar.blogsky.com

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد